8 اسفند 1387 / 30 صفر المظفر 1430 / 26 فوریه 2009

رژيم بعث عراق در طول هشت سال دفاع مقدس، هرگاه كه شكست سختي از رزمندگان اسلام متحمل مي‌شد، علاوه بر موشك‌باران و بمباران مناطق مسكوني و غيرنظامي، برخلاف تمام موازين بين‌المللي، به طور وسيعي از بمب‌هاي شيميايي در جبهه‌ها استفاده مي‌كرد كه منجر به سوختگي، مسموميت و ضايعات چشمي و ريوي در رزمندگان اسلام در جبهه و اهالي روستاها مي‌گرديد. در اين راستا، در تاريخ هشتم اسفند1362ش، پس از شناسايي منطقه عملياتي خيبر در هورالهويزه و جزاير مجنون، اين محور مورد حمله شيميايي مزدوران بعثي عراق واقع شد و آثار آلودگي بر روي تجهيزات و وسايل نمايان گرديد. اين حملات شيميايي وسيع، علاوه بر اثرات سوء بر انسان، عواقب مخرب وسيعي در محيط زيست نيز بر جاي گذاشت.
سردار رشيد سپاه اسلام شهيد حسين خرازي در سال1336ش در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از اتمام دوران دبيرستان، در سال1355ش به خدمت سربازي اعزام شد و با فرمان امام خميني مبني بر فرار سربازان از پادگان‌ها به سيل خروشان مردم پيوست. شهيد خرازي در ابتداي پيروزي انقلاب، با عضويت در كميته دفاع شهري اصفهان به حراست از جاده‌هاي حساس شهر مشغول بود. سپس يك سال پس از انقلاب، همزمان با توطئه گروهك‌هاي ضد انقلاب در گنبد و تركمن صحرا، به آن منطقه اعزام شد و به فرماندهي نيروها در يكي از محورهاي منطقه پرداخت و سپس چندين ماه در منطقه كردستان در راه دفاع از كيان اسلامي جانفشاني نمود. شهيد حسين خرازي، همزمان با آغاز جنگ و سقوط خرمشهر، به خوزستان اعزام شد و در منطقه خط شير، فرماندهي نيروهاي بسيج در مقابله با قواي متجاوز بعث را برعهده گرفت. عمليات‌هاي فرمانده كل قوا، ثامن‌الائمه، فتح‌المبين، بيت‌المقدس، خيبر، بدر، والفجر8 و كربلاي4 و5، صحنه‌هاي فراواني از رشادت‌ها، ابتكار، خلاقيت و حسن فرماندهي اين سردار رشيد اسلام بود، ضمن آنكه وي در عمليات خيبر در اسفند1362 نيز، دست راست خود را در راه خدا تقديم كرد. سرانجام شهيد حسين خرازي اين سردار رشيد سپاه اسلام در جريان عمليات بزرگ و غرورآفرين كربلاي5 در حالي كه فرماندهي لشكر14 امام حسين(ع) را برعهده داشت، در8 اسفند1365 به فيض عظماي شهادت نائل آمد و اين عمليات، آخرين وداع با جهان مادي و آغاز حيات ابدي او را رقم زد. پيكر مطهر اين شهيد والامقام پس از تشييعي باشكوه، در گلستان شهداي اصفهان(تخت فولاد) به خاك سپرده شد.
در تاريخ هشتم اسفند1368ش (27فوريه1990م) شوراي امنيت بيانيه‌اي در خصوص مذاكرات ايران و عراق براي اجراي قطعنامه598 صادر كرد. پيش نويس اوليه، حـاوي نكـاتي مغايـر منافع جمهوري اسلامي ايران بود كه آمريكا و شوروي از جمله سردمداران درج نكات مذكور بودند. پس از تلاش‌هاي ديپلماتيك بسيار از قبيل ارسال پيام و ملاقات‌هاي متعدد، سرانجام جمهوري اسلامي ايران موفق به تعديل در لحن بيانيه شد. در اين بيانيه با اشاره به گذشت18 ماهه از آتش‌بس بين ايران و عراق، اجراي كامل بندهاي قطعنامه598 خواسته شد و از تلاش‌هاي دبيركل به منظور برگزاري گفت‌و‌گوهاي مستقيم بين دو طرف با يك ساختار مناسب تحت نظارت وي حمايت گرديده است.
غلامحسين بنان از استادان مسلّم و تواناي آواز ايران بعد از يك دوره بيماري طولاني روي در نقاب خاك كشيد و او را در امامزاده طاهر كرج به خاك سپردند. استعداد بنان در هنر موسيقي از اويل جواني آشكار شد و او تحت تعليم پدر قرار گرفت. بنان از 13 سالگي در كنار تحصيلات متداول؛ موسيقي را نزد بزرگان اين هنر آموخت و پس از چند سال خود استادي برجسته شد. استاد بنان از سال 1320 شمسي همكاري خود را با راديو آغاز كرد و بعد از تأسيس انجمن موسيقي ملي در سال 1323 در اين مركز به تعليم هنرجويان پرداخت. حاصل همكاري استاد بنان با راديو بيش از 375 برنامه بود كه در عرصه موسيقي ملي ايران جاويد و به يادگار خواهد ماند.
در سالهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي، نهاد امور تربيتي با هدف گسترش و تعميق ارزشهاي انقلاب اسلامي در نظام آموزش و پرورش كشور شروع به شكل گيري كرد و بر همين اساس شهيدان رجايي و باهنر در دوران تصدي وزارت آموزش و پرورش در سال 1359 شمسي اقدام به تاسيس ستادهاي امور تربيتي در مدارس كردند تا دانش آموزان را به ارزشهاي اسلامي ترغيب كنند. بويژه آنكه شهيد رجايي مربيان امور تربيتي را سربازان انقلاب در آموزش و پرورش ناميد و بنا به گفته شهيد باهنر مربيان زماني با انبيا هم صف و با امام عادل هم رديف هستند كه آموزش را از محتوای تزكيه پر كنند و چه پر معناست كلام امام (ره) كه مي فرمايند: اگر تهذيب در كار نباشد علم توحيد هم به درد نمي خورد. هشتم اسفند ماه سال يكهزار و سيصد و پنجاه و نه هجري شمسي، « ستاد امر تربيتي » در مدارس كشور به همّت شهيدان رجائي و باهنر تأسيس شد.
بنابر روايات مشهور، حضرت امام رضا(ع) هشتمين امام مسلمانان جهان در آخرين روز از ماه صفر شهيد شدند . امام رضا (ع) فرزند حضرت موسي بن جعفر (ع) بودند و از مادري ايراني بنام« تكتم» زاده شد ند كه ايشان را« اُمُّ البنين » نيز مي خواندند . ثامِن الائِمّه در 36 سالگي با شهادت پدر بزرگوارشان وظيفه امامت و رهبري شيعيان را بعهده گرفتند . امام رضا (ع) مدت 20سال اين رسالت خطير را با وجود تمام مشكلات به انجام رساندند . حضرت امام رضا (ع) در آن ايام كه مقارن با خلافت غاصبانه مأمون عباسي بود با تمهيدات و توطئه هاي اواز شهر مدينه به خراسان در ايران انتقال يافتند. مدتي بود مامون امام رضا (ع) را وليعهد خود خواند.او بنام آن حضرت سكه ضرب كرد وبراي حفظ ظاهر و اظهار دوستي دروغين خود به امام رضا (ع) لباس سياه كه نشانه عباسيان بود به لباس سبز كه مشخصه وشعار اهل بيت بود تغيير داد . اما اين فريبكاري هاي مأمون سودي نبخشيد و ديري نپاييد كه او وديگر عباسيان كينه شديد به آل علي (ع) آشكار ساختند . سرانجام بعد از دو سال و چند ماه امام رضا (ع) را مسموم ساخت و ايشان را به شهادت رساند .بارگاه ملكوتي آن امام همام زيارتگاه خيل عاشقان خاندان عصمت و طهارت است .
جبهه آزاديبخش پوليساريو استقلال سرزمين صحرا را با نام جمهوري دموكراتيك صحرا اعلام كرد. پس از گسترش مبارزات چريك هاي آزاديخواه در مغرب در سال 1975 ميلادي اسپانيا، مغرب و موريتاني موافقت نامه اي امضا كردند. به موجب اين موافقت نامه اداره سرزمين صحرا به دو كشور مغرب و موريتاني واگذار شد. اما مردم اين سرزمين خواهان استقلال كامل بودند از اين رو با مبارزات مستمر خود پس از خروج كامل اسپانيايي ها از كشورشان به استقلال كامل دست يافتند.
ماني، يكي از مدعيان پيامبري در 14 آوريل سال 216م در همدان به دنيا آمد. وي در ابتدا به آموختن حكمت و علوم و مطالعه در اديان زرتشتي، مسيحيت و ديگر مذاهب زمان خود پرداخت و در 24 سالگي ادعاي پيامبري كرد. ماني كتابي به نام ارژنگ داشت كه نقاشي‏هاي متنوعي داشت و حاوي دستورات او بود. وي آيين خود را در منطقه بين النهرين عرضه كرد و به تبليغ آن پرداخت. آيين مانوي در ابتدا مقبول شاپور اول پادشاه ساساني بود ولي اين مقبوليت ديري نيافت و ماني سرانجام در 26 فوريه سال 276م به تحريك موبدان زرتشتي در 60 سالگي به دار آويخته شد. كيش مانوي، دستگاهي فلسفي است كه بر اساس عناصر زرتشتي و مسيحي بنيان نهاده شده است. اساس تعليمات ماني اين بود كه فضيلت، اصلي است ويژه روح، و شرارت، اصلي است سرشته در جسم و ماده. ماني، دنيا را به مثابه رزمگاه ميان نور و تاريكي، فضيلت و شرارت و يا اهورا مزدا و اهريمن مي‏دانست. ماني بر اين عقيده بود كه روان آدمي از ملكوت نور است و در پي آن است كه از كشور ظلمت يعني جسم فرار كند و به زادگاه خود برگردد. از عواملي كه به اين فرار كمك مي‏كرد به عقيده او، پرهيز از خوردن گوشت و دوري از ازدواج بود. عقايد ماني به ويژه در ميان مسيحيان يوناني، تا چندين قرن پس از مرگش رواج داشت.
دولت عثماني در زمان سلطان سليم، دهمين خليفه عثماني به بالاترين حد شكوفايى و عظمت رسيده بود و در عين گستردگي فتوحات، همچنان در اروپا به پيش مي‏رفت. در سال 1521م ارتش عثماني بر بلگراد تسلط يافت و ولايت "ونيز" هم اطاعت و تبعيت خود از دولت عثماني را اعلام نمود. با اين همه اگرچه هدف عثماني رسيدن به هَنْگْري (مجارستان فعلي) بود اما تحريكات پادشاه فرانسه، خليفه عثماني را به اين امر مصمم نمود. هدف فرانسه ازاين تحريكات، تضعيف امپراتوري روم بود. در نهايت، حمله ارتش عثماني با يك‏صدهزار جنگجو آغاز گرديد و در نبردي كه در 26 فوريه 1525م در منطقه ماهوك به وقوع پيوست، پادشاه مجارستان و بسياري از بزرگان اين منطقه و نيز حدود بيست هزار نفر از سپاه مجارستان كشته شدند. هم‏چنين منطقه بوداپست و تمامي مجارستان در اختيار عثماني قرار گرفت. تسلط عثماني بر مجارستان 140 سال ادامه داشت.
ويكتور ماري هوگو، درخشان‏ترين چهره ادبي قرن نوزدهم فرانسه، در 26 فوريه 1802م در شهر بِزانْسون اين كشور به دنيا آمد. وي از سال‏هاي ابتدايى زندگي وارد عرصه ادبيات شد و آثار بزرگان اين رشته را مطالعه كرد. هوگو در 25 سالگي به عضويت آكادمي فرانسه درآمد و هم‏زمان با آن به عنوان يكي از اعضاي مجلس مقنّنه انتخاب شد. وي در زمان حكومت ناپلئون سوم، به دليل مخالفت با سياست‏هاي مستبدانه او، از پاريس تبعيد شد و مدت 19 سال يعني در تمام مدت امپراتوري ناپلئون سوم در تبعيد به سر برد. كتاب‏هاي غم‏انگيز و منظومه‏هاي شيوايى كه در اين دوران نوشته است، از تلخ كامي‏هاي او در اين ايام حكايت دارد و كتاب معروف بينوايان از يادگارهاي اين دوران است. وقتي كه بنيان امپراتوري ناپلئون سوم متزلزل گرديد، هوگو آزاد شد و با شكوه تمام به پاريس بازگشت. از آن زمان بود كه به دليل رنج‏ها و مشقات دوران تبعيد، از سياست كناره گرفت و كارهاي ادبي خود را ادامه داد. با اين حال مردم فرانسه براي بزرگ‏داشت هوگو در جشن تولد هشتاد سالگي او، جشن بزرگي برپا كردند و در برابر خانه او تجمعي‏صميمانه برپا نمودند. هوگو را بنيان‏گذار مكتب رومانتيسم مي‏دانند كه بر اساس آن احساسات و تخيل بر عقل برتري داشت و هنرمند در اين مكتب بايد بدون هيچ قيدي به بيان احساسات خود بپردازد. هرچند پس از هوگو، رمانتيسم پيشرفت كرد، ولي درزمان هوگو به اوج توانايى و رونق خود رسيد. وي در اشعارش از همه موضوعات، سخن رانده و از همه صورت‏ها و اشكال هنري بهره جسته است؛ از سروده‏هاي حماسي تا هجوگويى و از مرثيه تا غزل. در اشعار هوگو، مضاميني چون تضاد شب و روز، نيكي و بدي، وجداني و بي‏وجداني و روشني و تاريكي مد نظر قرار گرفته است. مسئله بزرگ از ديدگاه هوگو، بي‏عدالتي است كه از آن به عنوان بدي ياد كرده است. هوگو داراي نيرومندترين و متنوع‏ترين استعدادهاي هنري قرن خود بود و افتخارش از افتخارات معمول مردان بزرگ ادب فراتر رفت. از معروف‏ترين آثار اين نويسنده شهير فرانسه و جهان مي‏توان به رمان‏هاي بينوايان، ناپلئون كوچك، تيره‏بختان، تاريخ يك جنايت، مردي كه مي‏خندد، گوژپشت نوتردام و كارگران دريا، اشاره كرد. ويكتور هوگو سرانجام در 22 مه سال 1885م در 83 سالگي در اوج شهرت درگذشت و پس از تشييعي با شكوه در پاريس به خاك سپرده شد.
آلفونس لويى دو لامارتين، يكي از برجسته‏ترين ادباي قرن نوزدهم فرانسه، در 21 اكتبر 1790م در شهر ماكون اين كشور به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود به مطالعه كتب نويسندگان و شاعران بزرگ اروپايى پرداخت و با سفر به ايتاليا، نقطه عطفي در كار نويسندگي وي روي داد. لامارتين از آن پس به سرودن اشعار فراواني همت گماشت و مجموعه‏هاي شعري متعددي پديد آورد. وي شاعري حساس و باريك انديش بود و از لحاظ روح شعر و ظرافت شاعرانه، بزرگ‏ترين شاعر زبان فرانسه به شمار مي‏رود. شعر فلسفي و هماهنگ و موزون او به سبب تازگي و زيبايى و دلپذيري خاصي كه داشت، مردم را متوجه وي ساخت. لامارتين از پيش‏گامان مكتب رمانتيسم و شاعرانه فرانسه بود. او به زندگي آميخته با تقوا و مذهب كاتوليك و نيز طبيعت علاقه فراوان داشت. آثار نظم و نثر او ظريف، هماهنگ، ساده، ژرف و با واژه‏هاي عادي است كه آنها را به بهترين وجه به كار برده است. لامارتين علاوه بر فعاليت‏هاي ادبي، زماني نيز به امور سياسي پرداخت و زماني قبل از آغاز امپراتوري لويى ناپلئون، حضوري جدي در عرصه سياسي فرانسه داشت. او در سال 1848م از بنيان‏گذاران جمهوري دوم فرانسه، وزير امور خارجه و عضو بسيار بانفوذ دستگاه حكومت شد و به فعاليت شديد پرداخت. لامارتين در اين دوران، حاكم مطلق و يگانه سخنور حكومت موقت شناخته شد كه با بيانيه‏هاي شاعرانه، اغتشاش‏ها و هيجان‏ها را سركوب مي‏كرد اما محبوبيت خارق‏العاده‏اش كاهش يافت و در انتخابات رياست جمهوري راي كافي به دست نياورد. از اين زمان بود كه افول سياسي وي آغاز شد و به انزوا كشيده شد. وي در سال‏هاي پاياني زندگي خويش در تنگ‏دستي روزگار خود را سپري ساخت و علي‏رغم انتشار آثارفراوان از نظم و نثر، بر فقر غالب نشد. سرانجام پارلمان فرانسه در سال 1867م براي او مستمري خاصي معين كرد تا اين‏كه آلفونس دو لامارتين در 26 فوريه 1869م در هفتاد و نه سالگي در زادگاه خود درگذشت و همانجا مدفون شد. لامارتين بيشتر آثار خود را با الهام از تجارب، ديده‏ها و برداشت‏هاي خود از سفرهاي متعددي كه انجام مي‏داد به نگارش درمي‏آورد كه مرگ سقراط، تفكرات جديد شاعرانه در 2 جلد، سفر مشرق و رازهاي نو از مهم‏ترين آثار منظوم و منثور وي مي‏باشد.
قرن نوزدهم دوره‏اي ديگر از استعمار به شمار مي‏رفت و كشورهاي امپرياليستي هر كدام بخش‏هايى از آسيا و افريقا را تحت سلطه خود قرار داده بودند. مسائلي چون اصول دموكراسي و ناسيوناليسم كه در كشورهاي سلطه‏گر به عنوان مبانيِ پذيرفته شده مطرح بود، از سوي همين كشورها در ساير نقاط جهان اعمال نمي‏شد. نياز به منابع جديد با توجه به وقوع انقلاب صنعتي و تمايل به كشف بازارها و حوزه‏هاي جديد جهت سرمايه‏گذاري و بهره‏وري اقتصادي و... باعث شد حتي افريقا نيز صحنه چپاول استعمارگران قرار گيرد. با اين حال براي آسودگي بهتر جهت بهره‏گيري از منابع مناطق مختلف، دول استعماري بين خود قراردادهايى امضا نمودند. در اين راستا، كنفرانس بين‏المللي برلين كه از 15 نوامبر 1884م تا 26 فوريه 1885م در آلمان برگزار شد، توافق شد دولت‏ها پس از تصرف و الحاق هر سرزميني، ساير دول را آگاه سازند تا از نزاع و مشاجره فيمابين جلوگيري شود. هم‏چنين قرار شد مسئله بردگي لغو گرديده و آزادي تجارت در كشور آزاد كنگو برقرار شود. با اين حال استعمار كشورها به صورت‏هاي گوناگون تا سال‏ها بعد ادامه داشت و امروزه به نوعي ديگر اعمال مي‏گردد.
در عهدنامه دوستي ايران و شوروي كه چهار سال پس از انقلاب شوروي در 26 فوريه 1921م منعقد شد، مسكو اعلام كرد كه از سياست‏هاي استعماري روسيه تزاري در مورد ايران پيروي نمي‏كند. بر همين اساس، شوروي تمام قراردادهايى را كه روسيه با ايران بسته و به ضرر ايران بود، لغو كرد. هم‏چنين مسكو در عهدنامه دوستي با تهران، قراردادهايى را كه روسيه با دولت ثالثي عليه ايران امضا كرده بود، بي‏اعتبار دانست. البته شوروي، اراضي قفقاز و تركستان در شمال غربي و شرقي ايران را به ايران پس نداد. مهم‏ترين تعهد ايران در اين قرارداد، اجازه ندادن به كشورهاي ديگر، براي فعاليت عليه شوروي از طريق خاك ايران بود؛ زيرا در آن زمان، شوروي مورد تهديد قدرت‏هاي غربي بود.
ويليام رالْفْ اينْگ، فيلسوف انگليسي، در ششم ژوئن 1860م در انگلستان به دنيا آمد. وي پس از تكميل تحصيلات خود به تدريس در دانشگاه آكسفورد پرداخت و پس از آن به مدت 23 سال رئيس كليساي جامع سنت پل لندن بود. ويليام اينگ نسبت به ناداني‏ها و بيدادگري‏هاي زمانه، نظري انتقادي داشت و از اين بابت، غمگين و متنفّر بود، بدين سبب او را رئيس افسرده مي‏ناميدند. وي ضمن بررسي فلسفه‏هاي مختلف تاريخ، دو نظريه را رضايت بخش‏ترين دستور براي زندگي روزانه عنوان كرد: نظريه جذبه فلاسفه نوافلاطوني و تعليمات حضرت عيسي(ع) در موعظه كوه زيتون. اينگ در كتاب خود با عنوان فلسفه پلوتينوس به تشابه فلسفه تصوري افلاطون و عرفان مسيحيت اشاره كرده و تأكيد نموده كه ممكن نيست ميان فلسفه و دين فرق قائل شد. به نظر اينگ، مسيحيت يك سيستم اصلاح اجتماعي نبود بلكه راهي بود براي نجات و رستگاري روح. وي جهان را پيكري مادي كه خارج از ذهن وجود داشته باشد يا تصوري كه تنها در ذهن قابل درك باشد، نمي‏ديد بلكه تركيبي از اشياي مادي و تصورات ذهني و معنوي مي‏شمرد. از ديد اينگ، حقيقتِ غايىِ وحدت جنبه مادي و جنبه معنوي و تصوري جهان، در سايه هماهنگي محبت است. اينْگْ پافشاري و اصرار در هماهنگي ميان ترحّم و عشق را والاترين هديه‏اي مي‏دانست كه مسيح(ع) به حكمت جهان تقديم داشت. از ميان آثار معتبر اينگ مي‏توان از كتاب‏هاي دين و دانش، آزادي، عشق و حقيقت نام برد. ويليام رالْفْ اينگ سرانجام در 26 فوريه 1954م در 94 سالگي درگذشت.